کار مرتب من
دارالولایه | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۷ ق.ظ |
۵ نظر
افتاده درفال قهوه ی امشب من
سیمای تو،ای،هستی وتاب وتب من
درپیش آبم شرابم گلابم من افسوس
خشک و خرابست،خرابست،خرابست لب من
ساقی هوای تودارم،چون ابرباران ببارم
طاقت ندارد خدایا این قلب لامذهب من
بایادگیسوی بازت آشفته شدشعروحالم
حس خوش ازتوگفتن شد کارمرتب من
سید علی رضا طباطبایی اصیل